لنگ د هواواژهنامه آزادلِنْگ دِ هَواْ:(leng de hawa) در گویش گنابادی یعنی پا در هوا، بلاتکلیف ، مستأصل ، درمانده ، وامانده ، بدبخت و بیچاره
هوش تحصیلیواژهنامه آزادهوشي كه سنجش آن با نتايج تستهاي هوش در محيطهاي بسته و انتزاعي بدون وجود ساير متغيرهاي اثرگذار انجام مي پزيرد.
هیواواژهنامه آزادبه كردي اميد و ارزو كه روي پسر ميذارن به تركي ميوه ي به كه روي دختر ميذارن آرزو امید و آرزو، نامی که اگر بر روی پسر باشد به معنی امید است و اگر بر روی دختر بگذا
گاوگمواژهنامه آزادگاوگُم روشنی پایانی روز، پیش از غروب آفتاب که پس از آن هوا تاریک میشود. قابل قیاس با روشنایی هوا پیش از طلوع که به آن گرگ و میش گفته میشود
اردبیلواژهنامه آزاداردبیل:اردبیل یا «آرداویل» یا «آرتاویل» که هم اکنون نیز در میان تالشی زبانان ویلکیج (نمین) و آستارا، «آرداویل» یا «آرده ویل» گفته می شود، همان «شهر آردا» یا «شه
ری راواژهنامه آزاددر افسانه های کهن ایرانی ری را به زنی گفته میشود که سرسبزی را به جنگل های مازندران میدهد, در گویش مازندرانی به معنی آگاه باش و هوشیار باش, نیز معنی میشود زن هوش
انجامهواژهنامه آزاداَنْجامه در نسخه شناسی به شناسنامه ای گفته می شود که رونویس (کاتب) پس از پایان کتابت در آخر نسخه ی خطی می نوشته است. در انجامه ها معمولاً نام و نشان کتاب و پدید
شوگارواژهنامه آزادُشوگار (sho'gar) در گویش بختیاری و لری، به معنی امتداد شب از شروع تا پایان آن است. (محلّی) شب، شب ها؛ شب زنده داری؛ شوگار در مقابل روزگار، مقابل روز.