آدواژهنامه آزاد(زبان پاک) این پسوند مفهوم «با هم بودن چند نفر برای انجام کاری» را می رساند. مثلاً سازاد یعنی گروهی که با هم ساز می زنند.
پینوپروکواژهنامه آزادوصله کردن - وصله پینه کردن - دوخت ودوز - تکه هایی از پارچه های مختلف - از خرده وریزه های پارچه های مختلف ورنگارنگ بقچه ویا جامه ای دوختن - به هم دوختن چند جزء م
همروندواژهنامه آزاددر علوم رایانه، همروند ویژه گی ای از سیستم است که بر پایه آن چند حادثه هم زمان رخ می دهد یا چند پردازش هم زمان اجرا می شوند که می توانند با یکدیگر کنش و واکنش
دوختنواژهنامه آزاددو یا چند شی را به وسیله ای به هم پیوستن و پیوند دادن، مانند کفش دوختن(تکه های چرم و لاستیک کف را با نخ به هم پیوند میدهند)یا پولک دوختن