بوتیمارواژهنامه آزادمرغی است سفید که در کنار آب می نشیند ، ماهی خوار و غم خورک هم نامیده شده ، می گویند با وجود تشنگی شدید آب نمی خورد مبادا آّب کم شود ، از این رو آدم بخیل را با
شهرواژهنامه آزادشَهْر:(shahr) در گویش گنابادی یعنی مرکز تمدن ، شهرت آبادانی ، نام محلی که 2500 سال قبل در مظهر قنات جهانی قصبه گناباد برای کشاورزی و دفاع و زندگی توسط گبرها ساخ
آرشامواژهنامه آزادیکی از نوادگان کوروش که (ارشام هم گویند) نامی کهن و ایرانی - پدر گرشاسپ دودمان همخامنشی و برادر بردیا که پس از کشته شدن او ،فرماندهی فتح مصر را برعهده گرفت آرشا
ناروینواژهنامه آزادهم رنگ انار، نامی دخترانه، زیبا رو، انارگون نور و شادی ناروین معنی نور و شادی نمی دهد.
شهرامواژهنامه آزادشهرام نامی است ایرانی برای پسران. ریشهٔ این نام به زبان پهلوی بازمی گردد و این نام در زبان فارسی امروزی از دو بخش شه = شاه(Shah) و رام(Ram) تشکیل شده که اولی به