همارواژهنامه آزادهمار درزبان محلی استان کهگیلویه وبویراحمد ب معنی یواش وارام می باشد (لری) هُمار (Homar) به معنی هموار است و جمع آن هُماریا (Homariya) به معنی همواری هاست. همچنی
آسیهواژهنامه آزادنام همسر فرعون که به دین حضرت موسی ایمان آورد و توسط فرعون به چهارمیخ کشیده شد. آسیه بنت مزاحم یکی از چهار زن برگزیده در دین اسلام است. کلمه آسیه در لغت به معن
نائیریکاواژهنامه آزادزن دلير و جنگاور در اوستا همسر خوب و نيكو در زبان پهلوي بانوي پسنديده و دوست داشتني در فرهنگ ایران باستان، دختری زیبا و دانا که پس از مرگ، برشخص نیک گفتار و نیک
آپامهواژهنامه آزادخوش آب و رنگ. || نامی پارسی است که بر دختران می نهند. دختران نامداری که «آپامه» نام داشتند: دختر اردشیر دوم هخامنشی؛ دختر سپیتامن، یکی از سرداران ایرانی، که همس
امباقواژهنامه آزاد(فارسی دری هراتی) هَوو؛ اگر مردی دو یا زیاده از دو همسر داشته باشد، این همسران با یکدیگر امباق می شوند. به گویش دری افغانستان امباق به معنی هوو گویش ایرانی است
آمیتیسواژهنامه آزاددختر هوخشتره خواهرزن کوروش آمیتیس در زبان پارسی باستان به معنی گل سرخ است. آمیتیس، دختر هووخشتره شاه ماد بود. هووخشتره برای استوارسازی اتحاد خود با نَبوپَلَّسَر