یخنیواژهنامه آزادyakhni:dokd:یخنی خورشتی بسیار خوشمزه با گوشت گوسفند(ران سرسینه یا راسته با استخوان) مخصوص مراسم عروسیها / مهمانیها / جشنها / برخی عذا داریهای افراد متمول و میان
گلاویزواژهنامه آزادباهم در گیر شدن، بر روی هم زدن، دیدم دو گنجشک باهم گلاویز شدند و گربه یی هردو را بلعید
کلاویزواژهنامه آزادباهم در گیر شدن، بر روی هم زدن، بهم چسپیدن. دیدم دو گنجشک باهم کلاویز شدند و گربه یی هردو را بلعید
قاشقواژهنامه آزاد(پیشنهاد کاربران) گودک، گودچه؛ واژه های مرکب از گود و ک یا چه تصغیر. (قاشق واژۀ ترکی است. چمچه در همدان برای آشپزی و به هم زدن آش به کار می رود).