هبهواژهنامه آزادهبه يعني بخشيدن چيزي به ديگري بدون عوض و مجاناً و صيغه خاصي لازم ندارد بلكه اگر هبه كننده چيزي را به قصد بخشش به ديگري بدهد و او هم به همين انگيزه بگيرد هبه انج
هوراواژهنامه آزادهورا هلهله تحسین وشادی ( صفت ) کلمه ایست که باصدای بلند و ممتد برای اظهار شادی و تحسین اداکنند هلهل. شادی . هورا کشیدن (مصدر) با صدای بلند و ممتد هورا گفتن:میزد
حلزونواژهنامه آزادلیزک کندرو هلزون، یک واژه پارسی نرکیبی از:هله (سکایی - خنثی) به معنی صدف، و زون (سانسکریت) به معنی کرم حشره.
کِل زدنواژهنامه آزادکِ = کِل زدن یا کِل کشیدن در اصطلاح مردمان غرب و جنوب ایران یعنی هلهله کردن زنان. صدایی که با حرکت تند زبان ایجاد می شود و همزمان فاصله میان دو انگشت شست و سباب
کلواژهنامه آزادنوعی آواز رپ که خواننده بیشتر از خودش تعریف می کند و بقیه را کوچک تر نشان می دهد . (شیرازی) کِل؛ هلهلۀ شادی. || کل زدن، کل کشیدن: بانگ شادی برآوردن. کَلَ:(kala