هفت سنگواژهنامه آزادنوعی بازی محلی کودکانه که با هفت قطعه سنگ تخت رودخانه ای به وزن تقریبی 30 تا 50 گرم و یک توپ کوچک انجام می شود .
هفت قرآن به میانواژهنامه آزادیعنی اینکه قرآن با قرائت های هفتگانه اش مانع و سدی برای جلوگیری از رسیدن بلاها و گرفتاری ها به اما ایجاد کند
هفت صندوقیواژهنامه آزادگروه های نمایش دوره گردی بوده اند که با اجرای نمایش های روی حوضی،اسباب سرگرمی و خنده ی مردم را فراهم میکردند.این گروه ها وسایل و ابزار خود را در صندوق هایی می ن
هفت تنانواژهنامه آزادیکی از روستاهای بخش لاریجان، از توابع شهرستان آمل است. در حال حاضر (سال 1395) هفت تنان 1000 سکنۀ بومی، و 1300 سکنۀ مهاجر (به صورت خوش نشین) دارد.
هفت خطواژهنامه آزادکسی که بی اندازه حقه باز است. در گذشته جام شراب هفت خط داشت که میزان شراب را تعیین می کرد و هر کس که تا خط هفتم آن را می نوشید، توانایی خود را نشان می داد .
بختیاریواژهنامه آزادایل بختیاری ایلی ساکن چهار محال و بختیاری که به دو دسته هفت لنگ و چهار لنگ تقسیم می شوند و بیشتر به گله داری و استفاده از جنگل قناعت می کنند زیرا که کوهستان این
سپاسی کلامواژهنامه آزادسپاسی کلام،یا ساسی کلوم،قبیله بزرگ از نژاد مردمان تبرستان که محل زندگیشان در مازندران است که در زمانه های پیشین شامل سی روستا بوده که امروزه شامل هفت روستا است،
پنجشیرواژهنامه آزادپنجشیر = پنجهیر. [ پ َ ] (اِخ ) بنجهیر. شهری است در نواحی بلخ . یکی از شهرهایی ایران زمین است که در افغانستان امروزی قرار دارد. پنجشیر یکی از سی و چهار استان اف
وهرزواژهنامه آزادبسیار خسته ، بسیار کُند و آهسته نیکو آفریده شده وِهرِز (یا: وِهْریز ) یکی از سرداران انوشیروان است که در تیراندازی بغایت چیره دست بود. یک اسپهبد ایرانی اهل د
هفت سنگواژهنامه آزادنوعی بازی محلی کودکانه که با هفت قطعه سنگ تخت رودخانه ای به وزن تقریبی 30 تا 50 گرم و یک توپ کوچک انجام می شود .