هبهواژهنامه آزادهبه يعني بخشيدن چيزي به ديگري بدون عوض و مجاناً و صيغه خاصي لازم ندارد بلكه اگر هبه كننده چيزي را به قصد بخشش به ديگري بدهد و او هم به همين انگيزه بگيرد هبه انج
هرهواژهنامه آزادهره (معماری) - قرنیز بالایی دیوار - لبه ى پنجره- به نوعی همان بر آمدگی طاقچه مانند دیوار است
هتهواژهنامه آزادهُتّه به ضم "ه" و کسر "ت" و سکون "ه" آخر، به معنای خوابیده است برای سوم شخص مفرد این واژه از مصدر هتن به معنای خوابیدن است و "هته دزد" که مرحوم دهخدا از آن یاد
شیلاواژهنامه آزادآسمان زیبا، جنتی، خوشبخت، مسرور کننده، مقبول، خوشحالی، با برکت در هندی الهه آب فارسی سفره طعام
فاشیسمواژهنامه آزاداین عنوان به معنای خاص نام جنبشی است که در ۱۹۳۲ به رهبری موسولینی رهبر ایتالیا به راه افتاد و به قدرت رسید و کلمه فاشیسم از کلمه ایتالیای فاشیسمو گرفته شده است
استجلوواژهنامه آزادیکی از قبایل ترک در ایران- روستایی دور افتاده در شهرستان زنجان وجود دارد که همه ساکنین آن فامیلی شان استجلو میباشد که به شکل سنتی کشاورزی و دامداری میکنند و مرد
دهشیخواژهنامه آزادنام یک روستا در استان فارس شهرستان لامرد هست که اکثرا به عنوان منطقه آزاد تجاری میشناسنش