کالاندریاواژهنامه آزاد/kəˈlændrɪə/ در صنعت هسته ای، قطعۀ اساسی و مهم راکتور هسته ای که قلب راکتور محسوب می شود؛ بخش اصلی راکتور هسته ای.
رزوینیواژهنامه آزادرزبان - نگهبان رز - نگهبان تاکستان - و ریشه کلمه رزوین بمعنای روغن هسته انگور میباشد.
سرمشواژهنامه آزادزردآلوی خشک شده و شکرسوده که مغز بادام را به جای هسته در آن بگذارند. || در لغتنامه ها به معنی زردآلوی خشک آمده، اما شاید نام رقمی از زردآلو نیز باشد، چرا که ابو
زاغ آبادواژهنامه آزادمحله ای قدیمی در ورنوسفادران خمینی شهر که در اصل به گروهی که از هسته مرکزی شهر جدا بوده ودر محلات حاشیه ای اسکان داشته اند اطلاق می شود
الکترونگاتیویواژهنامه آزادالکترونگاتیوی یک اتم میزان تمایل نسبی ان اتم برای کشیدن الکترون های یک بیوند به سمت هسته خود است