همولهواژهنامه آزادطایفه بزرگ ، خاندان ، در برخی متون ادبی به معنای صبور و شکیبا هموله طایفه ای از سه هونی است که زیرمجموعۀ چهارلنگ کیان ارثی اند. واژۀ هموله از دو جزء همو (همانند
هرمودواژهنامه آزادنام خدای باستانی یونان، (hormood) نام روستایی در مسیر لارستان بندر عباس که قدمت تاریخی بسیار زیادی دارد و به هرمود عباسی و مهر خوئی مشهور است. دلیل پسوند عباسی
فرمولواژهنامه آزاددیسول. از "دیس" (فرم، شکل، چون تندیس، مَهدیس) و پسوندِ "اول، اوله، آله" (چون پنجول، زنگوله، بزغاله) رویهم به چَمِ "دیسۀ کوچک، شکلِ کوچک".
همولهواژهنامه آزادطایفه بزرگ ، خاندان ، در برخی متون ادبی به معنای صبور و شکیبا هموله طایفه ای از سه هونی است که زیرمجموعۀ چهارلنگ کیان ارثی اند. واژۀ هموله از دو جزء همو (همانند
هرمودواژهنامه آزادنام خدای باستانی یونان، (hormood) نام روستایی در مسیر لارستان بندر عباس که قدمت تاریخی بسیار زیادی دارد و به هرمود عباسی و مهر خوئی مشهور است. دلیل پسوند عباسی
حمولهواژهنامه آزادتیره ای از طایفۀ سهونی که جزء شاخۀ چهارلنگ کیان ارثی در ایل بختیاری است. البته صورت صحیح نوشتاری آن هموله است.