هرهواژهنامه آزادهره (معماری) - قرنیز بالایی دیوار - لبه ى پنجره- به نوعی همان بر آمدگی طاقچه مانند دیوار است
هر کی هر کیواژهنامه آزاد[ ص.، اِ ] (هر+کی+هر+کی) اوضاع بی قانون را می گویند. بی حساب و کتاب. آشفته بازار. شیر تو شیر «مملکت هر کی هر کی» « مگر مملکت هرکی هرکی است؟!» «هر چی هر چی و هر
وزاریاتواژهنامه آزادشکل درست آن والذاریات [ وَذْ ذا ] (از ع ، اِ مرکب ) است. در تداول، پریشانی، سختی، هرج و مرج، مصائب. (فرهنگ دهخدا). - والذاریات خواندن؛ در تداول، دلیل های بی معن
قاراشمیشواژهنامه آزادقاْراشْمیْش:(gharashmish) در گویش گنابادی یعنی وضعیت جنگی ، خرابی اوضاع ، اوضاع خیْط ، هرج و مرج
هرچواژهنامه آزادهرچ ووش ووش. نام حیوانی افسانه ای است، در افسانه های روستای حصار حسینی بجنورد. این حیوانات افسانه ای (نر و ماده) که شبیه انسان هایی قدبلند و سفیدند و اندامشان ع