هات داگواژهنامه آزادیک قصاب آلمانی که سوسیس میفروخته یک جور سوسیس داشته به نام dachshund sausage که در زبان آلمانی dachshund اسم یک نوع سگ هست که پاهای کوتاه و تنه درازی دارد. در ه
هنگ چینهواژهنامه آزاده بافتحه+ن ساکن+گ با فتحه +چ با کسره +ی با ساکن+ن با فتحه +ه نام پرنده ای که زنبور خوار است به رنگ سبز و دور گردنش سیاه و زرد رنگ است و منقاری نسبتاً دراز
بمبوواژهنامه آزادبَمبو /bambo/ تلمبه، تلمه دستی که با آن نفت و غیره بکشند. (جنوبی، آبادانی) بَمبو؛ پمپ آب. بمب معرب پمپ، و او به معنی آب است. اصطلاحاً به پمپ های فشاری آب که قبل
پترولوژیواژهنامه آزادسنگ شناسی، دانش سنگ ها شامل رده بندی سنگ ها، بررسی شیوۀ تشکیل سنگ ها و منشأ آن ها، فرآیندهای دگرگونی آتش فشان، نفوذ گدازه های آذرین بر روی زمین و حتی بر روی ماه
شاخواژهنامه آزادکسی که فکر کند خیلی بالاست؛ مثلاً:فلانی شاخه. ||یعنی ولم کن! دست از سرم بردار. مثلاً:یک نفر بگوید من بهترم و از این جور پزدادن ها؛ و آن قدر ا
گوازواژهنامه آزادروستای گواز دارای 200 خانه و 1000 نفر ساکن دارای چشمه آب گرم که از آتش فشان سر چشمه می گیرد.دارای ثبت ملی است.از نقاط زیادی برای شفا گرفتن می آیند.متنوع ترین می
قلنگلوواژهنامه آزادنوعی بغل و بلند کردن است ،بنحوی که فرد بر شونهای طرف مقابل سوار میشود که پاهایش آویزان روی سینه های آن فرد قرار میگیرد ،و میگویند ،فلانی برا خودش سواره و قلنگو