آرتیانواژهنامه آزادمصحف آریان - در زمان حمله اسکندر به ایران آرییایی با لفظ آرتیانی خطاب میشده است منبع:کتاب تاریخ ایران باستان
آرتیشوکواژهنامه آزادنام گیاهی با بلندی بیشتر 80 سانتی متر؛ با برگهایی پهن زاویه دار و غنچه خاص که خوراکی می باشد.
کرهواژهنامه آزادبیماری هانتینگتون (ک ُ ر َ) (kora):به معنای پسره است ولی اصطلاحاً به جای "بابا"؛ "واقعاً"؛ "ای بابا" به کار می رود مثلاً در جمله ی "کره ول کو" یعنی "ای بابا ول
شلوغ بازیواژهنامه آزادسر و صدا و فعالیت هیجان زده و غیر ضروری، هارت و پورت، لاف و گزاف، رفتار اغراق آمیز و تصنعی.
آرتیانواژهنامه آزادمصحف آریان - در زمان حمله اسکندر به ایران آرییایی با لفظ آرتیانی خطاب میشده است منبع:کتاب تاریخ ایران باستان
آرتیستونواژهنامه آزادرتیستون، آرتیستونه؛ اسم خاص پارسی برای دختران، برابر «ستون ارته» در پارسی باستان، به معنی راستی و درستی. چنان که از نوشته های هرودوت برمی آید، ارتیستون یکی از د
آرتینازواژهنامه آزادبا استناد به کتاب اَوِستا، "آرتین" و "آرتی" یعنی منسوب به "آرت"؛ و "آرت" به معنای "پاک، نجیب و مقدس" است. همچنین "ناز" را در پایان اسم، به معنای "مظهر زیبایی و