نویانواژهنامه آزاد[نوی /novi/= نو بودن، تازگی، (در قدیم) (به مجاز) شادابی، تر و تازگی + ان (پسوند نسبت)]، 1- منسوب به نوی، مربوط به نوی 2- (به مجاز) شاداب و تر و تازه
ناشورواژهنامه آزاددر گویش اصیل فارسی نا+بن فعل صفت منفی می سازد با توجه به اینکه شور بن فعل شستن می باشد ناشور به چیز شسته نشده گفته می شود این اصطلاح هنوز در جنوب ایران کرمان و
ناوانواژهنامه آزاد(نف ، ق ) در حال ناویدن . || جنبان . نوان . ناونده . شهرستان طوالش استان یکم ( گیلان ) . در 4 کیلومتری هشت پر و 3 کیلومتری خاور شوسه هشت پر به آستارا 1026 تن سک
پرنیانواژهنامه آزادواژە پرنیان از دو جزء تشکیل شدە، پر+ نیان. پر بمعنی پر پرندگان میباشد. جزء دوم نیان یک کلمە مادی (کردی) است بە معنی نرم میباشد. پرنیان معنی پر نرم میدهد یا هر چ
مهنیاواژهنامه آزادنوع:دخترانه ریشه اسم:فارسی معنی:آنکه اجداد و پدرانش از بزرگان و نیکان است ، از نسل بزرگان ، بزرگ زاده ، مرکب از مه به معنای بزرگ بعلاوه نیا به معنای اجداد و نیا
مینهواژهنامه آزادبر دیگران بگذار، نام کسی دیگر را بکار ببر، کس را با نام خودش نخوان و یک نام مستعار بر او بگذار، کارهای یک کس را به دیگری نسبت بده کلمه پشتو است به معناى عشق و م