نیمواژهنامه آزادبه معنای سو و جهت مثلا: این نیم دیوار = این طرف دیوار اُن نیم دیوار= اون طرف دیوار (تلفظ اُن همانند تلفظ 10 به زبان ترکی است)
نیم آداکواژهنامه آزادنیم آدک،نیم خوست، شبه جزیره، سرزمین یا بخشی از خشکی زمین که در آب دریا رخنه کرده است، بدینگونه که سه سوی آنرا آب فراگرفته، و تنها از یک سو به خشکی پیوسته باشد.
نیم خوستواژهنامه آزادنیم آداک یا نیم آدک، شبه جزیره، سرزمین یا بخشی از خشکی زمین که در آب دریا رخنه کرده باشد، بدینگونه که سه سوی آنرا آب فراگرفته، و تنها از یک سو به خشکی پیوسته با
پوریاواژهنامه آزادهم خانواده پریا به معنی نیک صورت نام یکی از پهلوانان ایران باستان، به معنای یار پدر یا یار شهر. ظاهراً در اصل، پور+یار (پوریار) بوده که حرف «ر» به تدریج حذف شده
مانلیواژهنامه آزادمنظومه نیما یوشیج به سال 1319 نام ایرانی به معنای پری دریایی برایم بمان (بمان به نام علی-امام اول شیعیان) شبیه ماهی (ماه) مانِلی محلی مازندرانی؛ در شعر نیما یوش
آنیتاواژهنامه آزادپری رقصان بر روی اب،الهه اب آﻧﯿﺘﺎ، آﻧﺎﻫﯿﺘﺎ ، ازﺑﯿﻦ ﺑﺮﻧﺪﻩ ﻧﺎﭘﺎﮐﯽ و ﭘﻠﯿﺪﻯ، ﻧﺎﻡ اﯾﺰد آﺏ ﮐﻪ در اوﺳﺘﺎ ﺑﻪ ﺻﻮرﺕ دوﺷﯿﺰﻩ اﻯ ﺑﺴﯿﺎر زﯾﺒﺎ و ﺑﻠﻨﺪ ﺑﺎﻻ ﺗﻮﺻﯿﻒ ﺷﺪﻩ اﺳﺖ
پری نوشواژهنامه آزادپری در فارسی به معنای فرشته ونوش به معنای زندگی که میتوان به عنوان فرشته زندگی معنا کرد-نوش به معنای عسل میباشد که به عنوان ملکه عسل نیز میتوان معنا نمود