نیمروزواژهنامه آزادنیمروز در این بیت از گنجوی: نیم شبی کان ملک نیمروز کرد روان مشعل گیتی فروز مجاز به علاقۀ جزئه است از عالم هستی... و به همین مناسبت، خود واژۀ «نیم روز» در این ب
افغانواژهنامه آزادفریاد، فغان، ناله، زاری، غوغا، فریاد از درد مصیبتی. همچنان نام قبیله یی است در مناطق مرزی بین افغانستان و پاکستان که شکل معرب اوغان می باشد شمع دل دمسازم بنشست
هاواناواژهنامه آزاد[مردانه] هاوانی:هاون گاه، نام گاه ی از شبانه روز که از آغاز روشنایی تا نیم روز میباشد. نام ایزد نگه بان هنگام هاون گاه. برابر واژه ی اوستایی هاوانا (hâvânâ) «گا