4 مدخل
نشستم ، درجایی نشستن ، استراحت کردن و نشستن
نمی توانم
رگزن؛ نیشتر؛ وسیله ای که با آن رگ بزنند. آذر، آتش.
معادل واژۀ انگلیسی اسید نیتریک.