نینهواژهنامه آزادنِی نِی NEI NEI or NEY NEY:در گذشته نه چندان دور نی نی بوده و وجه تسمیۀ آن وجود و رویش نی های بلند در جوی های این دهکده بوده است.
کعب نیواژهنامه آزادکعب از نظر واژگانی به معنی «بند میان دو قسمت نی»، «گره چوب نیزه»، «هر چیز بلند و برآمده» است. هرگاه نی را از قسمت گره آن برش بزنند، چون از قسمت ساقه برآمده تر و
زنتومواژهنامه آزادzentom واژه یِ فارسیِ اوِستایی و به معنیِ فرشته یِ پاسدارِ بخشش و بزرگواری و نیز ایزدبانویِ سلامتِ جان و نیز سرزمینِ آرامش است که در متونِ مختلفِ باستانی با ترک
قلعه نوواژهنامه آزادیعنی حصارنو. قلعه جدید,تازه و مرکزی ولایت بادغیس نیزبه این نام مسمی است یعنی شهرنو
اشومواژهنامه آزادشوارتس (1382) « اشوم » را در جنوب پارس باقیمانده زموم می داند. [2] واژه « زموم » جمع زومه می باشد که جغرافی نویسان به شکل «زُم » یا به صورت « رَم » به کاربرده
پایشواژهنامه آزادپایِش به معنی نظارت است و منظور از آن هشیاری از وضعیت یک سامانه یا پدیده از راه مشاهده دگرگونیهایی است که ممکن است با گذر زمان در آن سامانه یا پدیده رخ دهد. ام