تهمینهواژهنامه آزادیکی از اسامی شاهنامه فردوسی تهم+ ینه= نیرو سان، کسی که به نیرومندی منسوب است؛ یا نیرومند است. تهم:نیرومند، در واژه ی «تهمتن» نیز هست.به معنی کسی که «تنِ» نیرومن
لوکوتینواژهنامه آزادحول دادن. نیرو وارد کردن برای جابجای. از کلمات رایج در بم و شهرستانهای اطرافش. نرماشیر