قل ناهارواژهنامه آزادیعنی غذایی که بین صبحانه و ناهار صرف می شود. بیشتر کاربرد آن در شمال ایران می باشد.
کندوبانواژهنامه آزادنگهدار کَندوی عسل (مانند باغبان)، کسی که کار نگهداری و رسیدگی به کندو، مانند حفاظت کلی، مراقبت غذایی و بهداشتی، حمل و نقل و برداشت عسل را بر عهده دارد و معمولاً
رازیگرواژهنامه آزاد"رازیگر" به معنای معمار / آرشیتکت. این واژه در قدیم به صورت "راز نگهدار" بوده است. معمارانی که برای پادشاهان قصر می ساختند، معمولا یک یا دو راه فرار مخفی در قصر
تشتهواژهنامه آزادتَ ش ت ه:پیاله ای مسین بود که ته آن سوراخی به اندازۀ یک نخود وجود داشت و ظرفیت آن تقریباً به اندازۀ یک فنجان (کاپ) بود و از آن برای اندازه گیری زمان حق آبۀ کشاو
حسیبتواژهنامه آزادحسيب.[حَ] (ع ص، اِ) شماركننده. (مهذب الاسماء) (ترجمان عادل) (منتهى الارب). شمارگر. حسابكننده. (غياث). شمارگير. (منتهى الارب). شمرنده. شماركن. (السامى فى الاسام