نگارواژهنامه آزاد۱.نقش٬نقاشی ۲.نقشی که از حنا بر دست و پای محبوب کنند. ۳.تحریر ۴.بت٬ صنم ۵. معشوق٬ محبوب نقش تصویر
النگارواژهنامه آزاد(alengar) النگاربه معنی معطل. مانند جمله آموکوجای سه ساعته النگارمون کردی؟ (اِلِنگار) لنگ یا معطل کسی یا چیزی شدن
ابدیارواژهنامه آزاد1- یار ابدی، دوست دایمی، محبوب بی نهایت، معشوق ابدی دوستی بی انتها، همدم همیشگی، دلداده ابدی، معاشر همیشگی، پشتیبان دایمی، همنشین دایمی، دستگیردایمی، 2- دوستی ج
التتمشواژهنامه آزادالتتمش به معنی حافظ و نگاه دارنده ایل است، هم چنین در جای دیگر وجه تسمیه التتمش به این دلیل دانسته شده که تولد وی شب ماه گرفتگی واقع شده است و چنین مولودی را تر
آسیهواژهنامه آزادنام همسر فرعون که به دین حضرت موسی ایمان آورد و توسط فرعون به چهارمیخ کشیده شد. آسیه بنت مزاحم یکی از چهار زن برگزیده در دین اسلام است. کلمه آسیه در لغت به معن
دوزخ درهواژهنامه آزادابن کلمه و واژه که درنوشتن فارسی دوزخ دره می باشد. در نوشتن و تلفظ عامیانه و کردی آن دووزه غه ره می باشد. که در ظاهر ساکنین آن دوتا تعبیری برای آن دارند 1)این ک
ژئوماتیکواژهنامه آزادعلم ، هنر و فن آوری تعیین موقعیت نسبی نقاط بر روی سطح زمین ، بالا و پایین سطح زمین و در به مفهوم کلی تر ژئوماتیک (نقشه برداری ) در برگیرنده تمامی روش های اندازه