نگارخاتونواژهنامه آزادنام دو دختر بنام نگار و خاتون؛ در زمان قدیم یکی از درجه داران حکومتی اسم روستا را بنام این دو نفر نام گذاری کرده (نگارخاتون از روستاهای شهرستان فامنین استان همد
نگارواژهنامه آزاد۱.نقش٬نقاشی ۲.نقشی که از حنا بر دست و پای محبوب کنند. ۳.تحریر ۴.بت٬ صنم ۵. معشوق٬ محبوب نقش تصویر
النگارواژهنامه آزاد(alengar) النگاربه معنی معطل. مانند جمله آموکوجای سه ساعته النگارمون کردی؟ (اِلِنگار) لنگ یا معطل کسی یا چیزی شدن
پری پیش تاریواژهنامه آزادزمان پیش از نگارش تاریخ، روزگار پیشا تاریخی، پیش از پیشینه تاریخی ، پیش از پیشینه تاریک ، پیشا تاریخ= prehistory
اورامیواژهنامه آزادگویش اورامی(هورامی) از گویش هایی است که در ادبیات شفاهی کتبی غنی دارد.آثار منظوم و منثور کردی درآغاز به این شیوه نگارش یافته است.اوامانات(هورامان)ازن نظر تاریخی
سلماواژهنامه آزادنیکو واسمانی سلما نام فرشته ایه که به حضرت زهرا کمک کرده تا امام حسن رو به دنیا بیاره. البته نگارش درستش "سلمی" هستش. اگه بخوام راجع به ریشه کلمه سلما بگم از سل
آدیمواژهنامه آزادآدم از آدیم زمین آفریده شده است .........از تفسیر ادبی و عرفانی خواجه عبدا... انصاری -جلد اول کتاب کشف الاسرار نگارش حبیب ا...میبدی انتشارات اقبال-نوبت چاپ شانز