نائیریکاواژهنامه آزادزن دلير و جنگاور در اوستا همسر خوب و نيكو در زبان پهلوي بانوي پسنديده و دوست داشتني در فرهنگ ایران باستان، دختری زیبا و دانا که پس از مرگ، برشخص نیک گفتار و نیک
نائیجواژهنامه آزادناییج، واژه ایست که به مردم ساکن در روستای ناحیه از توابع بلده نور مازندران گفته می شود . این روستا از جاده چالوس از سه راهی پل زنگوله به مسافت حدود 75 کیلومتر
کره ناىواژهنامه آزاد[ک َرْ رَ / رِ] کَرّه ناى، کرنای، کرنا، کارنا؛ شیپور، بوق، بوق جنگی. سازى باستانى و ایرانى شبیه شیپور که براى اطلاع رسانى به ویژه در جنگ ها کاربرد داشته است. مث
کره ناىواژهنامه آزاد[ک َرْ رَ / رِ] کَرّه ناى، کرنای، کرنا، کارنا؛ شیپور، بوق، بوق جنگی. سازى باستانى و ایرانى شبیه شیپور که براى اطلاع رسانى به ویژه در جنگ ها کاربرد داشته است. مث