نکرهواژهنامه آزاددودکش سماور ذغالی که جهت روشن نمودن (شعله ور کردن ) ذغال به کار می رود بلند .رسا . رسانا .نوعی اصطلاح صدایی
بازدادنواژهنامه آزادسد کردن، مانع شدن، گرفتن توان باز دادن ره نره دیو/ ولی باز نتوان گرفتن به ریو؛ سعدی (بوستان)
تداخلواژهنامه آزاد(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) پژولش (پَژولِش). "تداخل کردن" به پارسی می شود "پَژولیدَن". "تداخل نور" به پارسی می شود "شیدپَژولی، شیدپَژولِش".