لیشکواژهنامه آزادتکه هایی از یک جسم که به صورت نواری باریک بریده شده است.از پارسی قدیم به جای مانده در زبان لری
گوزواژهنامه آزادگُوْز:govz (بندرعباسی). زنبور درشت به رنگ غالب قهوه ای و دو نوار زردرنگ حلقوی بر روی قسمت انتهایی بدنش. نیش این زنبور از زنبور سوری دردناکتر است و در خاک و روی
اکیداواژهنامه آزاد(پیشنهاد کاربران) بی چرا. "عبور از خط اضطرار اکیدا ممنوع" به پارسی می شود "رانندگی در نوارِ ناچار بی چرا نارواست".