نهیراتواژهنامه آزاداین واژه نام یکی از طوایف بزرگ عرب ساکن استان خوزستان بوده ومنتسب به قبیله شرفه می باشد. در اصل این واژه اسم فرد بود که درصحرای های ماسه ای بلاداسلامی سکونت داش
نهیراتواژهنامه آزاداین واژه نام یکی از طوایف بزرگ عرب ساکن استان خوزستان بوده ومنتسب به قبیله شرفه می باشد. در اصل این واژه اسم فرد بود که درصحرای های ماسه ای بلاداسلامی سکونت داش
وحشتواژهنامه آزادنهیب. || از شاهنامۀ استاد فردوسی:دلم گشت از آن خواب بد پرنهیب - ز بالا بدیدم نشان نشیب. از ویس و رامین استاد گرگانی:نه از کار بزرگ آید نهیبش - نه از گنج گران آ
مشواژهنامه آزاد(روستای خلار، استان فارس) [فعل نهی، دوم شخص مفرد] مَشُ، مَشو؛ نرو! (گویش خلاری مرکب از بستکی و لاری و پهلوی است. این روستا در دو منزلی شمال غرب شیراز قرار دارد.