نفتواژهنامه آزادبینی بینی- دماغ نُفت noft (بختیاری) نِفت(neft) دماغ، بینی. به ضم نون (در لری) به معنای دماغ و بینی. در برخی گویش ها معنایی طنزآمیز دارد (لری) نُفت؛ دماغ.
عصبهواژهنامه آزاد« عُصبَة » از عصب به معنی رشته های محکم است، پس در این واژه دو مفهوم نهفته است 1- استحکام که اصل معنی واژه است 2- رشته که ویژگی استحکام است، یعنی آن استحکام و د
کودکی در بر، قبائی سرخ داشتروزگاری زان خوشی خوش میگذاشتهمچو جان نیکو نگه میداشتشبهتر از لوزینه می پنداشتشهم ضیاع و هم عقارش می شمردهر زمان گرد و غبارش می ستردواژهنامه آزادکودکی در بر، قبائی سرخ داشت روزگاری زان خوشی خوش میگذاشت همچو جان نیکو نگه میداشتش بهتر از لوزینه می پنداشتش هم ضیاع و هم عقارش می شمرد هر زمان گرد و غبارش می س
مرسانازواژهنامه آزادمرساناز:دخترزیباو بی نظیرآسمانی باعث فخر و مباهات که وجودش رفاه نعمت وآسایش همیشگی را هدیه می آورد. مرساناز نامی است دخترانه،که دردل خود چندین نام زیباوپرمعنی
معناواژهنامه آزادمعنا یا معنی:تونما، توئین یا تویین، آنچه که درون و توی واژه ها یا هر نهاده ای نهفته باشد.