نهشتهواژهنامه آزادهرنوع ماده ی موجود در زمین سست یا سخت که بر اثر فرایند یاعاملی طبیعی انباشته شده باشد
جختواژهنامه آزاد(jahkt) الان، هنوز، هم اکنون. مانند=من جخت رسیدم. یعنی تازه رسیدم. جخت داره آگهی پخش میکونه هنو فیلما نهشته.