نمک نداردواژهنامه آزاداگر این هدیه یا خدمت را از من قبول کنی، نمک ندارد یا نمک گیر نمی شوی، یعنی دینی به گردنت نیست و مجبور نیستی آن را پس بدهی. چون در فرهنگ ایرانی، نان و نمک همدیگر
نمک نداردواژهنامه آزاداگر این هدیه یا خدمت را از من قبول کنی، نمک ندارد یا نمک گیر نمی شوی، یعنی دینی به گردنت نیست و مجبور نیستی آن را پس بدهی. چون در فرهنگ ایرانی، نان و نمک همدیگر
آیینه ی اسکندرواژهنامه آزاددر شهر اسکندریه (که بنای آن به اسکندر مقدونی منسوب است) در رأس شمال شرقی«فارس» که جزیره ای در بندر اسکندریه است، یک فانوس دریایی قرار داشت که به دست «بطلمیوس» ب
زغبهواژهنامه آزادزغبه (با فتح ز و سکون غ)، انقروی و نیکلسون آن را آسان، و بعضی شارحان، مفت و رایگان معنی کرده اند. زغب در لغت، به معنی موهاست که در گوش روییده، و زغبه جانورکی ا
سکتاریسمواژهنامه آزاداز واژه فرانسوی Secte به معنی دسته و فرقه و گروه گرفته شده و معمولاً در مورد فرقهگرایی و دستهبندی در داخل احزاب و گروههای سیاسی به کار میرود. سکتاریسم بیشتر