بازاریابواژهنامه آزاد"فروشنده" "ویزیتور" "نماینده فروش یک شرکت تولیدی یا بازرگانی" "شخصی که دارای شغل و حرفه ی فروشِ یک یا مجموعه ای از کالا" "پیگیر کننده متداوم برای فروش کالا یا
اسماعیلواژهنامه آزاداسماعیل یا اشمیل یا اشکمیل یا اشکئیل در زبان دین میترائیسم دین خدای خورشید عزازیل پرستی میترائیسم یعنی نماینده ، جنگجو و پهلوان ئیل مخفف عزازیل خدای خورشید. اشک
مهر زیلواژهنامه آزادیا مهر زیر به معنای دشت سرسبز است -نام دشتی در شمال اندیمشک که در زمستا ن چشم اندازی زیبا دارد وپوشید ه ازچمنزار وگل های شقایق وبابونه وگل زرد ودیگر گلها است در
کراواتواژهنامه آزادکروات یا زنّار (زُ - نّ) ، پارچه ای است که از زمان قدیم مسیحیان آن را به عنوان نشانه مسیحی بودن بر کمر یا شکم خود میبستند ، امروزه آن را به جای کمر بر گردن میبن
قوام الدینواژهنامه آزادقوام یعنی استوار پایه دار ، ستون دین معنی می دهد ، قوام الدین عثمانی یک ورزشکار خوبی کاراته کشور عزیز ما افغانستان بود ، مکتب ابتدایی را تا صنف سوم در ایران خو