وقت زوالواژهنامه آزاد1 - ( مصدر ) نیست شدن از بین رفتن برطرف شدن . 2 - متمایل شدن آفتاب از وسط آسمان به سوی مغرب . 3 - ( اسم ) نقصان نقص
کسوهواژهنامه آزاددر لغت:به کسر و ضم کاف و سکون سین و فتح واو از ریشه "کسو" به معنای لباس و پوشاک است. در فقه:به هر آنچه که مایه پوشش عرفی بدن فرد به گونه ای باشد که امکان رویت آ
آنیتاواژهنامه آزادپری رقصان بر روی اب،الهه اب آﻧﯿﺘﺎ، آﻧﺎﻫﯿﺘﺎ ، ازﺑﯿﻦ ﺑﺮﻧﺪﻩ ﻧﺎﭘﺎﮐﯽ و ﭘﻠﯿﺪﻯ، ﻧﺎﻡ اﯾﺰد آﺏ ﮐﻪ در اوﺳﺘﺎ ﺑﻪ ﺻﻮرﺕ دوﺷﯿﺰﻩ اﻯ ﺑﺴﯿﺎر زﯾﺒﺎ و ﺑﻠﻨﺪ ﺑﺎﻻ ﺗﻮﺻﯿﻒ ﺷﺪﻩ اﺳﺖ