نقشواژهنامه آزادنَقْش:(naghsh) در گویش گنابادی یعنی رسم ، نقاشی || فیلمی که شخص برای دیگران بازی می کند مثلاً برای اینکه خود را به بیخبری بزند یا...
پتینهواژهنامه آزادپتینه هنر نقش و نگار و بازی با رنگ های اکریلیک روی هر شی و هر جایی با ابزارهای خاص این هنر پتینه هنر نقش و نگار و بازی با رنگ های اکریلیک روی هر شی و هر جایی با
ارزنگیانواژهنامه آزادبرگرفته از ارزنگ یا اَرژَنگ؛ نام کتاب مانی که دارای انواع نقش و نگار بوده و به موجب آن مانی ادعای پیغمبری داشت. (لغتنامۀ دهخدا)
بصامواژهنامه آزادبَصّام (معرّب، اِ)؛ نام طایفه ای که در ایران (بیشتر کرمانشاه، تهران و قم)، عراق و برخی کشورهای عربی پراکنده اند و اصالتاً عرب و از سادات باقری اند. (در ایران، ب