عزت نفسواژهنامه آزادعزت نفس از دو بخش مهم تشکيل مي شود : 1- باور خودتوانمندي به معناي داشتن اطمينان به توانائي فکر کردن . درک کردن . آموختن . انتخاب کردن و تصميم گيري براي خود . 2-
دفتواژهنامه آزاددفت به معنای دم و نفس است و فعل آن دفتیدن می باشد .از همین واژه واژه دشدفت را در زبان پهلوی داشته ایم که معنای آسم و تنگی نفس می داده است .
ریحاواژهنامه آزادنماد اعتماد به نفس و اتکا به خود ریحا ریشه ی نام ریحان هست و به مرور زمان این نام تغییر کرده و ریشه ی هندی دارد و یک افسانه ی بسیار قدیمی نیز هست ک این گل توانس
داد از خویشتن دادنواژهنامه آزادداد از خویشتن دادن؛ کاری را به طور کامل انجام دادن. مثال: «و اندر همه کاری داد از خویشتن بده که هر که داد از خویشتن بدهد از داور مستغنی باشد.» (قابوس نامه)؛ داد
مانکورتواژهنامه آزادکسی که در اثر تغییر و تحولاتی که در جسم و روح او بصورت شکنجه اعمال شده و تمام هویت و حافظه و قوه مخیله و شخصیتی و و اراده نفسی را از دست داده و به یک غلام حلقه
دانسفهانواژهنامه آزاد[نِ س فَ ] دانِسفِهان از شهرهای استان قزوین و از توابع شهرستان بوئین زهرا است.دانسفهان در دامنه رشته کوه رامند (از چین خورده گیهای ارومیه-دختر) واقع گردیده است