مؤذنواژهنامه آزادمأذون یکی از مراتب هفتگانه دعوت اسماعیلیه است.ناصرخسرو در جامع الحکمتین می گوید«و مردم را اندر مراتب دعوت نیز هفت منزلت است از رسول و وصی و امام و داعی و مأذون
قاینواژهنامه آزادنام شهری است در خراسان. شهرتش به زعفران و زرشک است. مسجدی تاریخی دارد. ناصرخسرو از آن به نیکی یاد کرده. خواجه نصیر سال ها در آن زندگی کرده و کتاب اخلاق ناصری را
نازگواژهنامه آزادناخن. نَازگُ (نَازگو) جمعش. الف بین آ و اَ تلفظ می شود مانند الف عربی در ناصر یا نار. به سکون زاء و گاف. این واژه متروک شده و کمتر کسی آن را به کار می برد. مثال
کمراواژهنامه آزادکَمِرا، معادل اصطلاح بیگانۀ Camera، دوربین. این واژه از بدو اختراع دوربین و ورود آن به ایران در زمان ناصرالدین شاه بر سر زبان ها افتاد و هنوز هم در خیلی از کشور