نشاتواژهنامه آزادهریک از مرتبه انتقالی اشیائ را نشات گویند. چنانکه گویند نشات برزخ - نشات آخرت - نشات هیولی
نهاتواژهنامه آزادتلفظ:نِهات ، نه هات ، (nahat) معنی:مفلوک ، بیچاره ، درمانده _ کسی که مرتکب کار اشتباهی شود ، دارای مشکل بیچاره شدن ، در مشکل گرفتار شدن
فهالنجواژهنامه آزادنام روستایی است در بیست کیلومتری شهرستان طبس که آب ان از غنات بوده و هست قبلا نام این روستا فهاننج بوده مخفف (فهم ناجهون ) به معنای نجات یافتگان که اهالی این رو