27 مدخل
ناْ:(na) در گویش گنابادی یعنی نهاد ، قرار داد ، گذاشت در گویش زبان خلج، نا یعنی نه
غیر مفید
نابخرد
نورانی نور. روشنایی
نا به هنگام، گیاهی که دیر تر از وقت معمولش کشت شود. میگویند کُمُری شده است .
نا امیدی
نا رسا
فنا نا پذیر نمردنی جاویدان