نان کسمهواژهنامه آزادنوعی نان مثل نان شیر مال است که گرد و شیرین است ولی مثل نان شیرمال پف کرده نبوده و سطح آن براق نیست.این نان در قم طبخ میشد و اکنون نیز در برخی مناطق قم طبخ میگر
افغانواژهنامه آزادفریاد، فغان، ناله، زاری، غوغا، فریاد از درد مصیبتی. همچنان نام قبیله یی است در مناطق مرزی بین افغانستان و پاکستان که شکل معرب اوغان می باشد شمع دل دمسازم بنشست
مهرمنواژهنامه آزادمهرمن:Mehrman ترکیب دو واژه مهر + بهمن مهر:Mehr دوستی و محبت – رحم، شفقت– آفتاب – نام روز شانزدهم از هر ماه خورشیدی مهر MEHR:رحم، شفقت و محبّت (برهان قاطع) … پ
کراواتواژهنامه آزادکروات یا زنّار (زُ - نّ) ، پارچه ای است که از زمان قدیم مسیحیان آن را به عنوان نشانه مسیحی بودن بر کمر یا شکم خود میبستند ، امروزه آن را به جای کمر بر گردن میبن
آرتمنواژهنامه آزادنام سردار ایرانی برادر خشایار شاه نام برادر خشایار شاه یکی از سه پند زرتشت به معنی پندار نیک می باشد. از ترکیب دو واژه آرت به معنی مقس و نیک و پاک و واژه من به
منیساواژهنامه آزاد(ترکی) مَنیسا؛ جان من، روح و روان من، نفس من. || نامی است دخترانه که بیشتر در میان ترک ها، بلوچ ها و افغان ها رایج است. || مانیسا؛ نام شهری اسلامی در ترکیه.