گکواژهنامه آزاد(بافت، خلخال، کرمان، فنوج) گُک؛ قورباغه. «آب به کون گک کردن» کنایه از بیکاری است: _کارت چیست؟ _آب به کون گک می کنم!! گُکْ یا گُوْک:(gok or gouwk) در گویش گناباد
گوگولوواژهنامه آزادبه کودکان و خردسالان گفته می شود با معانی زیر: بامزه ، نازنازی ، خوشکل ، زیبا ، با نمک و ...