سعتریواژهنامه آزادسعترباز است که زن چرمینه باز باشد. (برهان ). سحاقه . (مهذب الاسماء) (دهار). .«معلوم نشد که سعتر در این لغت به چه معنی است ، چه سعتر به معنی تره ای که درویشان با
هانیهواژهنامه آزادگوارا، نوشین هانیه به فارسی یعنی گوارا ، زلال برابر نان ، .. به انگلیسی یعنی شیرین ، عسل ،.... به کُردی یعنی چشمه ... به هخامنشی یعنی زنی با می و شراب... مادر
نازگواژهنامه آزادناخن. نَازگُ (نَازگو) جمعش. الف بین آ و اَ تلفظ می شود مانند الف عربی در ناصر یا نار. به سکون زاء و گاف. این واژه متروک شده و کمتر کسی آن را به کار می برد. مثال