68 مدخل
نمونه، کپی، عکس
نمونه، نشانه ، نمونه ای از چیزی
ناوند ناوند
همچون و برابر تعبیر. نمونه:واگوخواب او پیش مردمان ارج دارد.
برابر و همارز خیال. نمونه:گرفتار وادید شده است.