گلسینواژهنامه آزادنور ماه چیز پوچ و بی ارزش و پست. (به تپاله گوسفند که در دنبه میچسبد و همراه با شن و ماسه خشک است . در زبان محلی خراسانی به گله گوسفند گویند همراه با سنگ و ش
قرصه بندواژهنامه آزادبالش مدور ی که خمیررا روی آن پهن می کنند ونانواخمیرراباآن به سینه تنور میچسباند
آتش کومهواژهنامه آزادآتش کومَه:(تالشی) «آتش کومَه یا اٌتش کومَه»:آشپزخانه بیرون از خانه، کومه ای که در کنار خانه در آن آتش پخت و پز و تنور برپا کنند. بر اساس اینکه آتش با افروختن هی
تردهواژهنامه آزادترده بر وزن پرده در اردکان و میبد و احتمالا مناطق دیگری از یزد به معنای موریانه است.