مانگروواژهنامه آزادگیاهی است که در جنوب ایران به آن حرا گفته می شود و در ناحیۀ جَزرومَدی دریا می روید و شوری آب دریا را تحمل می کند. گاهی بلندی آن به چند متر می رسد.
سورکواژهنامه آزادنام شهری در مازندران ومرکز میاندرود.سورک در ۱۲ کیلومتری خاورشهر ساری واقع است. مردم آن به گویش مازندرانی صحبت میکنند. محصولات کشاورزی سورک برنج، مرکبات و توتون
واهلشواژهنامه آزاد[فیزیک] واهلش به معنی برگشت یک سیستم مختل شده به حالت تعادل است. زمان استراحت. مثال:در فیزیک ماده چگال، زمان واهلش عبارت است از "میانگین زمانی" که الکترون پس ا
کرانگینواژهنامه آزادفرین، حدی کرانگین . [ ک َ ن َ ] (ص نسبی) (از:کرانگ + ین) منسوب به کرانه. از کرانه. طرفی. جانبی. (فرهنگ فارسی معین):چون سه جزو ترکیب کنند یکی میانگین و دو کرانگی
آیندهپژوهیواژهنامه آزادعلم و هنر ساخت آینده و شناخت آیندههای بدیل و انتخاب آینده مرجح و مطلوب از بین آیندههای ممکن را گویند.این دانش نوین به بشر کمک میکند تا در مقابل آینده تنها ن
ژىواژهنامه آزادانرژی های جابجا شونده در بدن بر پایه ی تئوری طب سوزنی و انرژی درمانی. قدرت پویایى زندگى و حیات و آفرینش. در چین به آن Qi یا Chi و در ژاپن به آن Ki گفته میشود. ژ