منهایواژهنامه آزادمنهایِ؛ با کسرِ، با کم کردنِ؛ برای نمونه، 5 منهایِ 2 می شود 3، یا به عبارت دیگر، 2 از 5 می شود 3.
کاراکالواژهنامه آزادشناسنامه کاراکال نام فارسی:کاراکال نام انگلیسی:Caracal نام علمی:Caracal caracal موها کوتاه، رنگ پشت و دم زرد شنی، پشت گوشها سیاه، با دسته ای از موهای بلند د
شهازواژهنامه آزادلغت ترکی عشایر ترک قشقائی به بز نر پیشرو گله شهاز می گویند بز نر پنچ ساله به بالا که بخاطر شاخ ها و موهای بلندش زیبائی خاصی دارد و کل گله گوسفند از پشت سر او ح
هزارهواژهنامه آزادازاره، آزره، هزاره؛ قومی از اقوام اصیل افغانستان و اقوام خراسان که امروزه خاوری نیز گفته می شود. (افغانی) هَزارَه؛ نام قومی از اقوام ساکن در افغانستان، پاکستان،
انکاسواژهنامه آزادانکاس:(enkas) _ معنی = ماهی مرکب ؛ هشت پای کوچک ماهی مرکب- این ماهی جهت طبخ استفاده می شود و در میان اهل تسنن استان هرمزگان غذای بسیار رایجی است. (شیلات) نوعی م
آرواناواژهنامه آزادنام ماهی آب شیرین که قدمتی از زمان دایناسورها دارد. به معنی زباناستخوانی است، گونهای ماهی از خانواده استخوانزبانان است. ماهی پرطرفدار آکواریوم داران. یک ماهی