مونتواژهنامه آزاد(مؤنت) (مُ ن نَ ) رنج و زحمت ، خرجی و قوت . حاکم این سخن را عظیم بپسندید و اسباب معاش یاران فرمود تا بر قاعده ماضی مهیا دارند و مؤنت ایام تعطیل وفا کنند..(گلستا
مونتواژهنامه آزاد(مؤنت) (مُ ن نَ ) رنج و زحمت ، خرجی و قوت . حاکم این سخن را عظیم بپسندید و اسباب معاش یاران فرمود تا بر قاعده ماضی مهیا دارند و مؤنت ایام تعطیل وفا کنند..(گلستا
مونجواژهنامه آزادنوعی زنبور به معنی زنبور. مانند مونج زرد که معنی زنبور زرد میدهد. در برخی از مناطق خراسان همچون کاشمر و دهستان رقه بشرویه، به زنبور مونج نیز می گویند.
راحلهواژهنامه آزادمونث راحل به معنی بانوی مسافر راه بی پایان و طولانی که هیچ وقت تمام نمی شود. مونث راحل، کوچ کننده، سفر کننده راحل عربی مهاجر راحله عربی مؤنث راحل راحیل عبری نا