مولی علیهواژهنامه آزاداز سرپرستی برای کسی است مولی علیه در واقع «صغیر» یا «مجنون» یا «غیر رشیدی» است که عدم رشد یا جنون او متصل به صغر باشد. بنابراین، صغیر (مطلقاً) و مجنون و سفیه (د
مول مولیواژهنامه آزادمول مولی یک نوع از حبوبات و در حال انقراض است که در خراسان وجود دارد. مزه ترکیبی از عدس و نخود دارد. دیرپخت است و اگر وسط پخت شعله را خاموش کنند و بعدا دوباره ر
بنهادنواژهنامه آزادقرار دادن، پَهن کَردَن، گُستردَن او ندا کرده که خوان بنهاده ام نایب حقم خلیفه زاده ام مثنوی- دفتر اول- مولوی
بیگه شدنواژهنامه آزادگذشتن،تمام شدن،شب شدن. سال،بیگه گشت،وقت کشت نه / جز سیه رویی و فعل زشت نه مولوی
آخرستواژهنامه آزادآخُرست، آخُر است، آخور است. تغییر یافتۀ «آخور است» (در شعر مولوی). آخور جایگاه علوفه برای حیواناتی مانند گاو و شتر است.
سدراواژهنامه آزاددرختی در طبقه هفتم بهشت نام درختى است در بهشت (احتمالاً درخت سدر) که همجوارى با آن، درجات و مقامات بالاى تقرب به حق تعالى را مى طلبد. همانگونه که حضرت مولانا در
امعان نظرواژهنامه آزاداِمعان نَظَر؛ تدقیق، تعمق، توجه، دقت، ژرفنگری، غور. || (لغت نامۀ دهخدا) نگاه با زیرکی و فراست و غوررسی و عاقبت اندیشی. نیکو نگریستن و دوراندیشی و تحقیق و دقت نظ