مادهواژهنامه آزادماده یک واژه پارسی است که برگفته از زبان پهلوی است . ماده در پهلوی بیشتر برای مواد بکار رفته تا جنسیت. نمونۀ پهلوی: مادیشت = مادّه اشیا ماتَک = مادّه اشیا ، ماد
پرولتاریاواژهنامه آزادکارگرانی که مالک هیچ وسیله ی تولیدی نیستند و نیروی کار خود رابرای تامین زندگی می فروشند. پرولتاریا طبقه ای ست که «مولد ارزش» به شمار می رود اما سهمی از «ارزش»
مجرومواژهنامه آزاداز مصدر جرم ، بر وزن جسم ، از جنس بعد مکان بر وزن مفعول برده شده و مجروم میسازیم. Majroom, یعنی آنچه دارای جرم شده است. و هر چه جرم دارد مکانی اشغال میکند و مکا
مِشمِشهواژهنامه آزادبیماری باکتریایی واگیردار و خطرناکی است که بیشتر در تک سمیها مشاهده میگردد. این بیماری بسیار کشنده در اسبها بیشتر دیده شده و از بیماری های مشترک انسان و دام
سوبلیمهواژهنامه آزادماده ای است سمی و ضد عفونی کننده ای است بسیار قوی که در علم شیمی کلرور مرکوریک نامیده می شود.