جومهواژهنامه آزادخانه موقتی و سبک که از چوب و برگ ودر زمین های کشاورزی برای استراحت ساخته می شود. (جُمه) نام پیراهن بانوان یاسوجی است که برای دوخت آن بین 2 تا 3 متر پارچه استفاد
تصریهواژهنامه آزادامتناع از دوشیدن شیر حیوان شیرده به طور موقت به منظور آنکه در زمانِ فروش حیوان ، شیردهی آن بیش از واقع نشان داده شود
وارگهواژهنامه آزاداز هوارگه به معنی خانه بهاری و ییلاقی گرفته شده و در طول زمان به وارگه تغییر یافته است. (varege)؛ جایگاه یا منزلگاهی موقت برای کوچ تابستانی، بهارگاه، منطقۀ ییلا
قراردادیواژهنامه آزادبه اعتبار قرارداد، مقررشده، تثبیتی، موقتی امر قراردادی: امری که به نحو قرارداد صورت می گیرد. کارمند قراردادی: کارمندی که طبق قرارداد کاری انجام می دهد، کارمند ی