موقعیت شناسیواژهنامه آزادبه معنای تشخیص وقت بیان بوقت چیزی را اجرا کردن بهترین کار را در بهترین موقع انجام دادن بهترین استفاده از وقت در رسیدن به هدف
طریقیت و موضوعیتواژهنامه آزاد«موضوعیت» و «طریقیت» (از اصطلاحات اصول فقه)؛ گاهی صفت قطع واقع شده و گاهی صفت اماره می باشد، در هر دو مورد؛ اگر قطع یا ظن (گمان) در حکم شرعی قید شده باشند و حکم
موقعیت شناسواژهنامه آزادشخصی که با توجه به موقعیتی که در آن قرار گرفته برای عمل یا سخنش تصمیم می گیرد. به قولی موقعیت را می سنجد.
لیپولیزرواژهنامه آزادعمل زیبای که برای رفع چاقیهای موضعی و برطرف کردن چربیهای موضعی شکم، پهلوها و پائین کمر استفاده می شود
نوشادواژهنامه آزادتازه داماد جوان تازه داماد. (به مجاز) جوان نورستۀ شاداب. || نام شهر یا موضعی که زیبارویان ترک در آن بسیار بوده اند.
طریقیت و موضوعیتواژهنامه آزاد«موضوعیت» و «طریقیت» (از اصطلاحات اصول فقه)؛ گاهی صفت قطع واقع شده و گاهی صفت اماره می باشد، در هر دو مورد؛ اگر قطع یا ظن (گمان) در حکم شرعی قید شده باشند و حکم
موقعیت شناسواژهنامه آزادشخصی که با توجه به موقعیتی که در آن قرار گرفته برای عمل یا سخنش تصمیم می گیرد. به قولی موقعیت را می سنجد.