مویدواژهنامه آزادتاییدکننده، تقویتکننده، محکمکننده، تاییدشده، نیرودادهشده ( اسم ) 1 - تایید کننده . 2 - محکم کننده استوار دارنده جمع : مویدین . نجاح الموید
موره/هورهواژهنامه آزادآوایی که در مراسمات عزا استفاده شده و سالیان کهن برای عبادت اهورا مزدا میسرودند.
موجدواژهنامه آزادبوجود آورنده, ایجادکننده, آفریننده ( اسم ) 1 - ایجاد کننده پدید آورنده جمع:موجدین . 2 - خدای تعالی . کسی و یا چیزی که زور می آورد و قوت می دهد .
دنگواژهنامه آزاددَنگ درآوردن:تقلید کردن کار دیگران از روی تمسخر(گویش شوشتری) به عنوان مثال:علی لکنت زبان داشت و بچه ها با گیر انداختن زبان خود دنگ او را در می آوردن صدا (لکی)