مویدواژهنامه آزادتاییدکننده، تقویتکننده، محکمکننده، تاییدشده، نیرودادهشده ( اسم ) 1 - تایید کننده . 2 - محکم کننده استوار دارنده جمع : مویدین . نجاح الموید
موره/هورهواژهنامه آزادآوایی که در مراسمات عزا استفاده شده و سالیان کهن برای عبادت اهورا مزدا میسرودند.
فرمالیزمواژهنامه آزادفرم باوری ، فرم گرایی ، صورت گرایی ، شکل گرایی فرمالیزم مکتبی است در بر گیرنده ی تمامی آن دسته از انواع آثار ادبی و هنری که کانون توجه شان تکنیک (فن/ اسلوب/
خارسواژهنامه آزادنام بخشی از دهکدۀ ییلاقی فشکور؛ این بخش به دلیل آب و هوای بسیار خوش و طبیعت بی نظیر آن مورد توجه خوش نشینان قرار گرفت و به شهرکی بزرگ و زیبا تبدیل شد. زمستان ها
هورامانواژهنامه آزادوجه تسمیۀ اورامان یاهورامان (هه ورامان): در خصوص کلمه «اورامان یا هورامان» از نظر لغت و ریشه یابی کلمات و سیر تاریخی و باستانی آن، نظریه های متفاوتی به دست آمده
درعواژهنامه آزادمطابق نقل تاریخ نویسان دختران عرب وقتی به سنّ بلوغ می رسیدند به دارالندوه، که توسط قصی بن کلاب ساخته شده بود، می رفتند و در آن جا پارچه ای که با خود برده بودند